امام صادق (علیه السلام) جوانی را دیدند که از باب هتک حرمت و بی احترامی جلوتر از پدرش حرکت میکرد امام صادق (علیه السلام) فرمودند پسر بیا اینجا. وقتی محضر آقا رسید حضرت به او فرمود: به خدا قسم سه قدم جلوتر از پای پدرت از باب بی ادبی و بی اعتنائی رفتی خداوند متعال سی سال از عمرت را کم کرد.
2- نماز او قبول نیست:
امام صادق (علیه السلام) فرمود کسی به والدین خود از روی بی ادبی و توهین نگاه کند ولو اینکه آن دو به او ظلم کرده باشند نماز این فرزند قبول نیست.
من نظر الی ابویه نظر ماقت و هما ظالمان لم یقبل الله له صلاته
3- بی احترامی به والدین گناه کبیره را مرتکب شده:
امام صادق (علیه السلام) فرمودند یکی از گناهان کبیره عاق والدین است (کافی ج2 ص 281)
یقول الکبائر سبعه :منها قتل النفس متعمدا و الشرک بالله العظیم و....... و عقوق الوالدین
اینجا نیز عاق والدین در کنار شرک به خدا و قتل نفس قرار داده شده است.
پشت سر عاق شدن کم آوردن و ذلیل شدن است (بحار ج 74 ص 84)
5- بوی بهشت را استشمام نمیکند تا چه رسد به بهشت رود.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید بوی بهشت از مسافت پانصد سال به مشام میرسد فقط یک صنف این بو را استشمام نمی کنند و حس نمی کنند عرض کردم آن دسته کیانند: فرمود عاق والدین.
قلت و من هم: قال العاق لوالدیه
6- هیچ عملی از عاق والدین پذیرفته نمیشود:
موسی (علیه السلام) به خدا عرض کرد دوست من که شهید شد جایش کجاست (این صدیقی الشهید؟)
خطاب رسید: (فی النار) در جهنم است.
تعجب کرد و دلیل جهنم رفتن او را از خداوند سئوال کرد
خطاب رسید او عاق والدین بود و کسی که عاق والدین است (لم اَقبَلُ منه شیئا)هیچ عملی از او نمیپذیرم.
7- عدم آمرزش گناهان او از ناحیه حضرت احدیت:
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): یُقال للعاق اعمل ما شئت فانی لا اغفر لک
به عاق والدین گفته می شود هر کاری انجام بدی گناهان تو را نمی بخشم. (بحار ج 74 ص 80)
8- بی ادبی و بی احترامی موجب نارضایتی از انسان می شود:
داستان روائی:
ابراهیم ابن مهزم میگوید شب دیر وقت از حضور امام صادق (علیه السلام) مرخص شدم و به منزل خود آمدم مادرم با من زندگی میکرد میان من و او بگو مگو شد و من نسبت به او تندی کردم . صبح شد نماز را خواندم و خدمت امام صادق رسیدم وقتی وارد شدم حضرت بدون مقدمه به من فرمود:
ای ابا مهزم چرا دیشت به مادرت درشتگویی کردی؟ مگر نمیدانی که شکم او منزلی بود که در آن آرام گرفته بودی و دامنش گهواره ای بود که در آن میخوابیدی و سینه اش ظرفی بود که از آن می نوشیدی؟